کد ارسال شده به شماره همراه زیر را وارد کنید
{{phoneNumber}}
استان خود را انتخاب کنید
همه استانها
{{ province }}
فیلم سینمایی «طهران ۵۷» به کارگردانی ایمان یزدی یکی از متفاوتترین کمدیهای سالهای اخیر سینمای ایران است؛ اثری که با تکیه بر ایدهای جسورانه و فضاسازی نوستالژیک، تماشاگر را به قلب تهران دهه پنجاه میبرد و در عین سرگرمکردن، نگاهی طنازانه و هوشمندانه به تاریخ معاصر و رویاهای بزرگ انسانها دارد.
یزدی با همراهی گروهی از بازیگران محبوب و باتجربه، از جمله احمد مهرانفر، حامد آهنگی، پژمان جمشیدی و آناهیتا درگاهی، جهانی پرجزئیات و زنده خلق میکند؛ جهانی که هم برای نسلهای قدیمیتر یادآور خاطرات گذشته است و هم برای تماشاگر امروز، تازه، جذاب و سرگرمکننده جلوه میکند. نتیجه، فیلمی است که هم میخنداند، هم کنجکاو میکند و هم برای لحظاتی کوتاه، مخاطب را به فکر فرو میبرد.
هسته اصلی جذابیت «طهران ۵۷» در ایده اولیه آن است؛ تبدیل یک فرض تاریخی-تخیلی به یک کمدی موقعیت پرکشش. فیلم با تکیه بر این پرسش پیش میرود که اگر در میانه دهه پنجاه، پای چهرههایی از دنیای سیاست و سینما به تهران باز میشد و در فضای پرالتهاب و در عین حال پرزرقوبرق آن روزگار درگیر ماجراهای پیشبینینشدهای میگشتند، چه نوع داستانی شکل میگرفت؟
سناریوی فیلم، با بهرهگیری از موقعیتهای کمیک، تضادهای فرهنگی، شکاف طبقاتی و حالوهوای خاص تهران آن سالها، از این ایده اولیه پلی میسازد به سمت روایت یک ماجرای کمدی پر از سوءتفاهم، بلندپروازی و سودای یکشبه ثروتمند شدن. در مرکز روایت، شخصیتهایی قرار دارند که در تلاش برای رسیدن به رویای بزرگ خود، قدم به قدم درگیر موقعیتهایی میشوند که هم خندهدار است و هم رگههایی از نقد اجتماعی در آن دیده میشود.
روایت فیلم از جایی جذابتر میشود که طرح اولیه شخصیتهای اصلی برای استفاده از حضور چهرههای خارجی در تهران، کمکم از کنترل خارج شده و هر قدمی که برای نزدیکتر شدن به هدف برمیدارند، آنها را درگیر دردسرهای تازهتری میکند. سوءبرداشتها، ترجمههای ناقص، برداشتهای اشتباه از فرهنگ و مناسبات اجتماعی، و حضور آدمهایی که هرکدام به نوعی به دنبال سهم خود از این موقعیت هستند، بنمایه اصلی خلق موقعیتهای طنز و تعلیق را شکل میدهد.
یکی از مهمترین نقاط قوت «طهران ۵۷» کارگردانی ایمان یزدی است. او در نخستین تجربه بلند سینمایی خود، رویکردی پخته و کنترلشده در مدیریت ریتم و لحن ارائه میدهد. یزدی به خوبی میداند که یک کمدی موقعیت تاریخی، اگر در ریتم گرفتار کندی یا شتابزدگی شود، به آسانی جذابیت خود را از دست میدهد. در این فیلم، جابهجایی میان صحنههای پرتحرک و شلوغ با لحظات آرامتر، با دقت و برنامهریزی صورت گرفته تا تماشاگر نه خسته شود و نه احساس کند با مجموعهای از شوخیهای پراکنده روبهرو است.
یزدی در هدایت بازیگران نیز عملکردی موفق دارد. ترکیب چهرههای تلویزیونی و سینمایی شناختهشده با بازیگران مکمل، اگر مدیریت درستی نداشته باشد، میتواند به عدم توازن در بازیها و بههمریختگی لحن منجر شود. اما در «طهران ۵۷»، تقریباً در تمام طول فیلم، این هماهنگی حفظ شده و لحن واحد اثر، از ابتدا تا انتها قابل تشخیص است. کارگردان به جای اتکا به شوخیهای فردی و لحظات تکنفره، بیشتر روی موقعیتهای گروهی و دیالوگهای چندلایه سرمایهگذاری کرده و این تصمیم به انسجام اثر کمک زیادی کرده است.
احمد مهرانفر در این فیلم، بار اصلی درام و کمدی را همزمان بر دوش میکشد. او شخصیتی را بازی میکند که مدام بین ترس و امید، جاهطلبی و تردید در نوسان است؛ مردی از طبقه متوسط که در آرزوی جهش بزرگ، ناخواسته وارد بازیای میشود که ابعادش بسیار بزرگتر از توان اوست. مهرانفر با استفاده از ریزهکاریهای بازیگری، از میمیک صورت تا سکوتهای سنجیده، این کشمکش درونی را به شکلی باورپذیر و سرگرمکننده به تصویر میکشد.
حامد آهنگی با تکیه بر تجربه موفق خود در کمدی، در نقش مترجم، ستون طنز کلامی و رفتاری فیلم است. او در عین حفظ لحن شوخطبع و انرژی بالای همیشگی، از افراط در اغراق و بزرگنمایی فاصله میگیرد و بازیاش را در چهارچوب جهان فیلم نگه میدارد. همین کنترل، باعث میشود شخصیت او نهتنها خندهدار، بلکه دوستداشتنی و همذاتپندار نیز باشد.
پژمان جمشیدی در نقش مکمل، بار دیگر نشان میدهد که چرا به یکی از چهرههای ثابت کمدیهای پرفروش تبدیل شده است. او با درک درست از زمانبندی کمدی و شناخت دقیق از نقاط اوج و فرود صحنه، هر بار که وارد قاب میشود، انرژی تازهای به فیلم تزریق میکند؛ بدون آنکه خودنمایی بازیگری او به انسجام اثر لطمه بزند.
آناهیتا درگاهی با بازیای سنجیده و کنترلشده، وجهی انسانیتر و عاطفیتر به فیلم میبخشد. حضور او، علاوه بر غنای بصری، در برخی لحظات به متعادلکردن فضای شدیداً طنزآلود کمک میکند و اجازه میدهد مخاطب، گذشته از خنده، به روابط انسانی و احساسات درگیر در داستان نیز توجه کند. بازیگران مکمل دیگر نیز، هر یک در حد و اندازه نقش خود، تصویر کلی فیلم را کامل میکنند و به آن رنگ و بافت میدهند.
فیلمنامه «طهران ۵۷» بر پایه ایدهای بنا شده که بهخودیخود ظرفیت فراوانی برای تبدیل شدن به یک کمدی شلوغ و کمعمق داشت؛ اما نویسندگان با انتخاب مسیری هوشمندانه، تلاش کردهاند این ظرفیت را به سمت خلق روایتی لایهمند هدایت کنند. شوخیها در سطح باقی نمیمانند و غالباً بر بستری از تضادهای فرهنگی، تفاوت نگاه نسلها، و نقد نرم ساختارهای قدرت و سرمایه شکل میگیرند.
دیالوگها، در بسیاری از بخشها، سرشار از ارجاعات غیرمستقیم به فضای اجتماعی و سیاسی آن دوره است، بدون آنکه لحن فیلم به سمت شعارزدگی یا خطابه برود. طنز، بیشتر از طریق موقعیت و تضاد رفتارها ساخته میشود تا با اتکای صرف بر کلمات؛ و همین، ماندگاری شوخیها را افزایش میدهد.
البته در چند مقطع محدود، حجم شوخیها و تعدد موقعیتهای کمیک، تا حدی از تمرکز اصلی روایت میکاهد و ممکن است برخی تماشاگران احساس کنند که داستان برای لحظاتی در جا میزند. با این حال، فیلمنامه در مجموع توانسته است تعادل قابل قبولی میان سرگرمی و روایتپردازی برقرار کند و مسیر کلی داستان را تا پایان به شکلی منطقی و رضایتبخش پیش ببرد.
یکی از جذابترین ویژگیهای «طهران ۵۷»، توجه وسواسگونه به جزئیات در طراحی صحنه و طراحی لباس است. از خیابانها و مغازهها گرفته تا دکورهای داخلی، تابلوها، وسایل تزئینی و حتی اشیای پسزمینه، همهچیز در خدمت بازسازی فضایی است که برای نسلهای جوانتر بیشتر از طریق عکسها و روایتها شناخته میشود تا تجربه مستقیم.
طراحی لباس، با انتخاب رنگها، برشها و طرحهایی که یادآور مد و استایل آن دوران است، به شکل چشمگیری در ایجاد حس زمان و مکان مؤثر است. در مورد شخصیتهای اصلی، لباسها نهتنها به دوره تاریخی فیلم اشاره میکنند، بلکه بخشی از شخصیتپردازی محسوب میشوند؛ از تیپهای جاهطلب و تجملگرا گرفته تا آدمهای محتاط، سنتی یا آرمانگرا.
فیلمبرداری «طهران ۵۷» با تکیه بر قاببندیهای حسابشده و استفاده هوشمندانه از عمق میدان، توانسته فضای شلوغ و پرجزئیات تهران آن دوره را به شکلی جذاب و قابل درک به تماشاگر منتقل کند. دوربین، در بسیاری از لحظات، به جای نمایش صرفاً نمای کلی، وارد جزئیات میشود و اجازه میدهد چشمان مخاطب روی عناصر مختلف صحنه گردش کند.
در بخش نورپردازی، استفاده از نورهای گرم و نرم در فضاهای داخلی، به همراه نورهای تندتر و متضاد در صحنههای بیرونی، به تقویت حس دوگانهای کمک میکند که فیلم به دنبال آن است: از یک سو نوستالژی، خاطره و صمیمیت، و از سوی دیگر، هیاهو، آشوب و تضاد. این ترکیب، هم با لحن کمدی و هم با لایههای زیرین اجتماعی-تاریخی اثر هماهنگ است.
موسیقی متن در «طهران ۵۷» نقشی پنهان اما بسیار مؤثر دارد. هدف موسیقی، جلب توجه مستقیم مخاطب نیست؛ بلکه ایجاد بستری احساسی است که در آن، صحنهها عمیقتر و تأثیرگذارتر به نظر برسند. استفاده از موتیفهای آشنا، ریتمهایی الهامگرفته از موسیقی آن دوره و ترکیبشان با فضای کمیک فیلم، باعث شده موسیقی نه جدا از تصویر، بلکه کاملاً با آن پیوند خورده باشد.
در بخش صدابرداری و طراحی صدا نیز، دقت در بازتولید صداهای محیطی، از همهمه خیابانها گرفته تا صداهای پسزمینه در کافهها، سالنها و فضاهای عمومی، به باورپذیری جهان فیلم کمک کرده است. صدای جمعیت، موسیقیهای محیطی و حتی سکوتهای حسابشده، هرکدام در شکلگیری لحن کلی اثر نقش خود را ایفا میکنند.
تدوین فیلم، مبتنی بر حفظ ریتمی زنده و متحرک است. در بیشتر دقایق، جابهجایی بین سکانسها روان و طبیعی است و حس پیشرفت داستان به خوبی منتقل میشود. شوخیها بهموقع وارد میشوند و بهموقع تمام میشوند تا از فرسایشی شدن فضا جلوگیری شود.
در عین حال، میتوان اشاره کرد که در بخشی از نیمه دوم، به دلیل تراکم اتفاقات و تعدد شخصیتها، گاهی حس میشود که داستان میتوانست اندکی موجزتر روایت شود. با این وجود، کشش کلی اثر حفظ شده و نقطه اوج و فرودهای اصلی روایت، با تدوینی دقیق و قابل فهم، به مخاطب ارائه میشود.
اگر بخواهیم به شکل جمعبندی به نقاط قوت «طهران ۵۷» اشاره کنیم، میتوان این موارد را برجسته دانست:
– ایده خلاقانه و متفاوت که بلافاصله کنجکاوی مخاطب را برمیانگیزد.
– کارگردانی کنترلشده و حرفهای که اجازه نمیدهد فیلم به دام شلختگی کمدیهای شلوغ بیفتد.
– بازیهای هماهنگ و مؤثر، بهخصوص از سوی احمد مهرانفر، حامد آهنگی، پژمان جمشیدی و آناهیتا درگاهی.
– طراحی صحنه و لباس چشمنواز و دقیق که فضای دهه پنجاه را زنده میکند.
– ترکیب هوشمندانه طنز با اشارههای نرم تاریخی و اجتماعی، بدون افتادن در دام اغراق یا شعار.
در مقابل، نقاط ضعف فیلم، در مقایسه با امتیازهای مثبت آن، بسیار ملایم و قابل چشمپوشی است. ریتم کمی طولانی در برخی بخشهای نیمه دوم و پراکندگی مقطعی تمرکز روایت، از جمله مواردی است که میتوان بهعنوان زمینهای برای بهبود در آثار آتی سازندگان مطرح کرد؛ اما همین کاستیها نیز مانع از آن نمیشود که «طهران ۵۷» یک تجربه سینمایی جذاب و ارزشمند برای مخاطب عام باشد.
«طهران ۵۷» از آن دسته فیلمهایی است که تماشای آن روی پرده بزرگ سینما، لذت و تأثیرش را چند برابر میکند. قابهای پرجزئیات، طراحی صحنه گسترده، موسیقی و صداهای محیطی، و همچنین واکنش جمعی تماشاگران به لحظات کمدی، همگی تجربهای خلق میکنند که در خانه تکرارشدنی نیست.
اگر به دنبال فیلمی هستید که هم شما را بخنداند، هم فضایی نوستالژیک و متفاوت پیش رویتان بگذارد، و هم در لایههای زیرین، اشارههایی هوشمندانه به تاریخ و جامعه داشته باشد، «طهران ۵۷» انتخابی کاملاً مناسب است. این فیلم هم برای مخاطبان جوان جذاب است، هم برای کسانی که خودشان یا والدینشان روزگاری را در آن فضا زیستهاند و اکنون میخواهند خاطرات آن دوران را در قالبی تازه و سرگرمکننده بازبینی کنند.
«طهران ۵۷» بیش از آنکه صرفاً یک کمدی باشد، یک سفر سینمایی است؛ سفری از خنده به خاطره، از نوستالژی به فکر و از تاریخ به امروز. سفری که تجربهکردن آن بر پرده سینما، ارزش زمانی را که صرفش میکنید، بهخوبی جبران میکند.