کد ارسال شده به شماره همراه زیر را وارد کنید
{{phoneNumber}}
استان خود را انتخاب کنید
همه استانها
{{ province }}
در چشمانداز سینمای ایران، گاه آثاری ظهور میکنند که از همان ابتدا، با نام و ایدهای کنجکاویبرانگیز، توجهها را به خود جلب میکنند. «صددام»، ساخته پدرام پورامیری، با بازی درخشان و همیشگی رضا عطاران، سلطان بیبدیل کمدی ایران، یکی از همین آثار است. فیلمی که پیش از اکران عمومی، با استقبال چشمگیر مخاطبان در چهل و سومین دوره جشنواره فیلم فجر روبرو شد و صدرنشینی در فروش بلیتها را تجربه کرد، نشان از کنجکاوی عمیق تماشاگران برای رویارویی با این کمدی متفاوت داشت. این استقبال، خود گواهی بر این مدعاست که ترکیب نامی چنین پرآوازه و در عین حال بحثبرانگیز با حضور استاد مسلم خنده، فرمولی جذاب برای کشاندن مخاطب به سالنهای سینماست. اما پرسش اساسی اینجاست: چگونه میتوان از دل شخصیتی تاریخی با پیچیدگیهای خاص خود و در بستری از دوران پرالتهاب جنگ، روایتی کمیک و در عین حال، بالقوه قابل تامل، بیرون کشید؟ «صددام» پاسخی است جسورانه به این پرسش.
فیلم «صددام» نه تنها اولین تجربه مستقل کارگردانی پدرام پورامیری، فیلمساز جوان و خوشآتیه سینمای ایران، به شمار میرود، بلکه اولین گام او در وادی پرچالش ژانر کمدی نیز محسوب میشود. پورامیری که پیش از این توانایی خود را در خلق درامهای اجتماعی تاثیرگذار به اثبات رسانده بود، این بار با چرخشی قابل توجه، به سراغ سوژهای بکر و ایدهای تازه رفته است. خلاصه داستان رسمی فیلم، ما را با مردی آشنا میکند که به دلیل شباهت ظاهری فوقالعادهاش با صدام حسین، دیکتاتور سابق عراق، به عنوان یکی از بدلهای او انتخاب شده و ماموریتی حساس در تهران به او محول میشود. همین ایده اولیه، که از سوی برخی منتقدان به عنوان "ایدهای تازه و متفاوت" ستایش شده ، به خودی خود پتانسیل بالایی برای خلق موقعیتهای کمیک ناب و در عین حال، ایجاد فضایی پر از تعلیق و هیجان دارد. این انتخاب سوژه، نشان از شجاعت فیلمساز در پرداختن به موضوعی دارد که کمتر در سینمای کمدی ایران به آن پرداخته شده و همین امر، «صددام» را در جایگاهی متمایز قرار میدهد.
«صددام» چیزی فراتر از یک کمدی ساده و مبتنی بر شوخیهای کلامی رایج است؛ این فیلم تلاشی است هوشمندانه برای ارائه نگاهی نو به وقایع و شخصیتهای آشنا، با چاشنی طنزی که نه از لودگی، بلکه از دل موقعیتهای غیرمنتظره، تضادها و بازیهای زیرکانه با انتظارات مخاطب برمیخیزد. فیلمساز با آگاهی از حساسیتهای پیرامون سوژه، کوشیده تا با تمرکز بر جنبههای انسانی و کمیک ماجرا، روایتی سرگرمکننده و در عین حال برانگیزاننده ارائه دهد. این رویکرد، «صددام» را به اثری تبدیل میکند که میتواند تجربهای متفاوت و بهیادماندنی در کارنامه سینمای کمدی ایران رقم بزند و مخاطب را با پرسشهایی درباره هویت، تقدیر و بازیهای روزگار تنها بگذارد. ورود پورامیری به عرصه کارگردانی مستقل آن هم با یک فیلم کمدی با چنین سوژهای، نشاندهنده گامی بلند و بالقوه نوآورانه در مسیر حرفهای اوست؛ گامی که میتواند افقهای جدیدی را پیش روی این فیلمساز جوان و سینمای ایران بگشاید.
پدرام پورامیری، نامی که پیش از این با درامهای اجتماعی خوشساخت و تحسینشدهای چون «جاندار» و «یادگار جنوب» (که با همکاری حسین امیری دوماری ساخته شدند) در سینمای ایران مطرح شده بود ، در «صددام» دست به تجربهای کاملاً جدید زده است. این فیلم نه تنها اولین اثر مستقل او در مقام کارگردان به شمار میرود، بلکه نخستین ورود جدی او به دنیای کمدی نیز محسوب میشود. این گذار از فضاهای دراماتیک و اغلب ملتهب آثار پیشین به یک کمدی با پسزمینه تاریخی، خود گواهی بر جسارت و میل به نوآوری این فیلمساز جوان است. پورامیری در مصاحبههای خود تاکید کرده که انتخاب ژانر کمدی برای «صددام» نه از سر اتفاق یا پیروی از موجهای رایج، بلکه برآمده از ذات و اقتضای خود قصه بوده است: "هر قصهای جهان خودش را دارد و جهان این قصه اقتضا میکرد که فیلمی کمدی بسازم". این دیدگاه، نشاندهنده رویکردی هنرمندانه و داستانمحور است که در آن، فرم در خدمت محتوا قرار میگیرد و از اهمیت قائل شدن کارگردان برای منطق درونی اثر حکایت دارد. چنین رویکردی، به ویژه در سینمای کمدی که گاه دچار تکرار و کلیشه میشود، ارزشمند و قابل تامل است.
دیدگاه پورامیری در ساخت «صددام» فراتر از خلق یک اثر صرفاً سرگرمکننده است. او در اظهاراتش به هدفی دوگانه اشاره کرده است: "با ساخت «صددام» هم خواستیم بخشی از تاریخ را روایت کنیم و هم خنده را بر لب مخاطبان بنشانیم". این جاهطلبی هنری، که سعی در آشتی دادن تاریخ و کمدی، و روایت و خنده دارد، به فیلم لایههای عمیقتری میبخشد. علاوه بر این، کارگردان به پرداختن به مضامینی چون عشق، فداکاری و ازخودگذشتگی در بستر کمدی اشاره دارد و معتقد است: "پیام فیلم در دل روایت جاری است... مخاطب با خنده با این مضامین مواجه میشود". این تلاش برای عمق بخشیدن به جهان کمدی و ارائه پیامی انسانی در لفافهای از طنز، «صددام» را از بسیاری کمدیهای سطحی متمایز میکند. نکته حائز اهمیت دیگر در دیدگاه کارگردان، تاکید او بر این مسئله است که فیلم، داستان شخص صدام حسین را روایت نمیکند، بلکه داستان شخصیت اصلی، یعنی "صلاح" با بازی رضا عطاران، را به تصویر میکشد. این تمایز، به مخاطب کمک میکند تا با ذهنیتی درست به تماشای فیلم بنشیند و از پیشداوریهای احتمالی فاصله بگیرد.
توانایی پدرام پورامیری در خلق فضا و هدایت تیم تولید نیز در «صددام» مشهود است. بازسازی فضای دهه شصت خورشیدی، با تمام جزئیات و ویژگیهای خاص آن دوران، یکی از چالشهای مهم تولیدات تاریخی است که به نظر میرسد فیلم در این زمینه موفق عمل کرده است. هدایت گروه بازیگران، به ویژه رضا عطاران که پورامیری نقش او را در شکلگیری و پیشبرد پروژه حیاتی دانسته ("اگر رضا عطاران در پروژه نبود به طور حتم فیلم صددام ساخته نمیشد؛ چون او بسیار وقت میگذاشت و بخش مهمی از پروژه را پیش میبرد") ، از دیگر نقاط قوت کار اوست. همچنین، اعتماد به برخی عوامل فنی که اولین تجربه سینمایی خود را در این پروژه پشت سر گذاشتهاند (مانند مدیر فیلمبرداری و طراح لباس) ، میتواند نشاندهنده جسارت کارگردان در انتخاب تیم و یا توانایی او در کشف و هدایت استعدادهای نو باشد. این موارد در کنار هم، تصویری از یک کارگردان جوان اما مسلط را ارائه میدهند که با دیدگاهی روشن و عزمی جزم، اولین تجربه مستقل کمدی خود را به سرانجام رسانده است.
نمیتوان از «صددام» سخن گفت و به نقش محوری و تعیینکننده رضا عطاران اشاره نکرد. حضور او نه تنها وزنهای برای فیلم در جذب مخاطب عام است، بلکه به گفته خود کارگردان، پدرام پورامیری، برای ساخته شدن فیلم نیز امری حیاتی بوده است: "اگر عطاران بازی در فیلم را قبول نمیکرد فیلم ساخته نمیشد". این گفته به خوبی نشان میدهد که عطاران صرفاً یک بازیگر در این پروژه نبوده، بلکه حضور و انرژی او بخش مهمی از موتور محرکه فیلم را تشکیل داده است. فیلم به شدت به تواناییهای کمیک ذاتی و تجربه گرانسنگ عطاران متکی است و او نیز به بهترین شکل از پس این مسئولیت برآمده است.
عطاران در نقش "صلاح"، مردی که به شکلی اتفاقی و به دلیل شباهت ظاهریاش با دیکتاتور عراق، وارد ماجراهای پیچیده و خطرناکی میشود، بار دیگر استعداد بینظیر خود را در خلق شخصیتهای کمیک دوستداشتنی به نمایش میگذارد. بازی او، همانطور که از عطاران انتظار میرود، ترکیبی است از طنازیهای کلامی، بازیهای بدنی هوشمندانه و نگاههای نافذی که هر یک به تنهایی میتوانند خنده را بر لبان تماشاگر بنشانند. برخی منتقدان بازی او را "تکراری اما طناز و دوستداشتنی" توصیف کردهاند ، که این خود گواهی بر تثبیت سبک منحصر به فرد عطاران و در عین حال، توانایی او در جان بخشیدن به هر نقشی است. عبارت "عطاران میتازد" نیز به خوبی گویای انرژی و تسلط او بر صحنه است. نباید از گریم فوقالعاده عطاران در این فیلم نیز به سادگی گذشت؛ شباهت چشمگیر او به شخصیت صدام حسین، که مرهون هنر تیم چهرهپردازی است، به باورپذیری نقش و البته به جنبه کمیک ماجرا کمک شایانی کرده است.
کاریزمای عطاران و توانایی او در برقراری ارتباطی صمیمانه با مخاطب، یکی از برگهای برنده اصلی «صددام» به شمار میرود. پیشبینی فروش بالای فیلم با توجه به حضور او، امری دور از ذهن نیست. نامزدی او برای دریافت سیمرغ بلورین بهترین نقش اول مرد در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر نیز تاییدی بر کیفیت بالای نقشآفرینی او در این فیلم است. حتی رفتار خاص و طنازانه او در نشست خبری جشنواره ، که با درخواستش مبنی بر پاسخگویی صرفاً با "بله" یا "خیر" همراه بود، به نوعی بخشی از شخصیت کمیک او و جذابیتهای پیرامون فیلم شد و نشان داد که عطاران حتی خارج از قاب دوربین نیز میتواند مخاطب را سرگرم کند.
حضور پریناز ایزدیار در «صددام» یکی از غافلگیریهای شیرین فیلم است. این اولین تجربه ایزدیار، بازیگر توانمند و شناختهشده سینمای درام، در ژانر کمدی به شمار میرود و همین نکته به خودی خود کنجکاوی مخاطبان را برای دیدن وجهی تازه از بازی او برمیانگیزد. ایزدیار در نقش "ثریا"، نامزد صلاح، که در تهران زندگی میکند و ناخواسته درگیر ماجراهای پیچیده او میشود ، توانسته است با موفقیت از شمایل همیشگی خود در نقشهای جدی فاصله بگیرد و لحن و بیانی متناسب با فضای کمیک فیلم ارائه دهد.
ارزیابی بازی ایزدیار عموماً مثبت بوده و تلاش او برای همراهی با نقش اول و ورود به دنیای کمدی، قابل توجه و موفق ارزیابی شده است. هرچند ممکن است برخی منتقدان بازی او را به اندازه نقشآفرینیهای دراماتیکش چشمگیر ندانند ، اما نفس این ریسکپذیری و توانایی در ارائه یک بازی روان و باورپذیر در ژانری جدید، قابل تحسین است. نقش ثریا، با وجود آنکه در سایه شخصیت محوری صلاح قرار میگیرد، اما با ایجاد پیوندی احساسی و در عین حال طنزآمیز با او، به غنای داستان کمک میکند. این "زوج تازه" سینمای ایران، یعنی ترکیب رضا عطاران و پریناز ایزدیار در یک فیلم کمدی، خود یکی از جذابیتهای «صددام» است که میتواند مخاطبان طیفهای مختلف را به سینما بکشاند.
در کنار بازیگران اصلی، حضور آزاده صمدی و عباس جمشیدیفر در نقشهای مکمل، به شیرینی و جذابیت فیلم افزوده است. آزاده صمدی در نقش "حلیمه رسن"، مامور زن حزب بعث عراق که صلاح را در ماموریتش به تهران همراهی میکند ، بازی قابل قبولی ارائه داده است. نقش او، زنی عصبی، خشن و در عین حال با ویژگیهای کمیک، که به گفته برخی منتقدان، صمدی پیش از این نیز نمونههایی از آن را ایفا کرده و در اینجا نیز بازیاش بامزه از آب درآمده است.
عباس جمشیدیفر در نقش "خشایار متعجب" ، دیگر بازیگر توانمند عرصه کمدی، مانند همیشه با حضور پرانرژی و طنازیهای خاص خود، به شیرینتر شدن فضای فیلم کمک شایانی کرده و حضورش به نفع «صددام» تمام شده است. جمشیدیفر خود در مصاحبهای از جذابیت داستان از همان ابتدا سخن گفته و علاقهاش برای پیوستن به این پروژه را ابراز کرده است. این اشتیاق در بازی او نیز نمود پیدا کرده و به خلق لحظاتی مفرح انجامیده است.
امیراحمد قزوینی در نقش "امیر" ، یکی دیگر از بازیگرانی است که «صددام» اولین تجربه کمدی او محسوب میشود. او از حضور در این پروژه و چالش جدیدی که پیش رو داشته، ابراز رضایت کرده و از بودن در کنار بزرگان سینما لذت برده است. سیاوش چراغیپور نیز با حضور خود در کنار دیگر بازیگران، به تکمیل گروه و ایجاد هماهنگی بیشتر کمک کرده است.
به طور کلی، هماهنگی تیم بازیگری و نقش هر یک در پیشبرد لحظات کمیک و گاه دراماتیک فیلم، از نقاط قوت «صددام» به شمار میرود. اشتیاق و رضایت بازیگران از حضور در این پروژه، که در اظهارات برخی از آنها مشهود است ، نشاندهنده فضایی مثبت و همکاری سازنده در پشت صحنه است که اغلب به شیمی بهتر روی پرده و در نتیجه، به تجربهای لذتبخشتر برای تماشاگر منجر میشود.
فیلمنامه «صددام» که حاصل همکاری پدرام پورامیری و رضا فخار است ، بر پایهای از یک ایده مرکزی بسیار جذاب و نوآورانه بنا شده است. نفس پرداختن به ماجرای مردی عادی که به دلیل شباهت حیرتانگیزش به صدام حسین، دیکتاتور بدنام تاریخ معاصر، ناخواسته به دنیای پرماجرای بدلهای او کشیده میشود، به خودی خود کنجکاویبرانگیز و دارای پتانسیل بالایی برای خلق موقعیتهای کمیک و دراماتیک است. همانطور که یکی از منتقدان اشاره کرده است: "شوخی با شخصیتهای مهم تاریخی بخصوص دیکتاتورهای بزرگ، سوژه جذابی برای خلق کمدیهای زیادی بوده است". این انتخاب سوژه، «صددام» را از بسیاری کمدیهای رایج متمایز میکند و به آن هویتی خاص میبخشد.
داستان فیلم گستره زمانی قابل توجهی را در بر میگیرد و از شهریور ماه ۱۳۵۹، همزمان با آغاز جنگ تحمیلی، شروع شده و تا اواسط سال ۲۰۰۳ میلادی و سقوط رژیم صدام ادامه مییابد. این بستر زمانی وسیع، فرصتهای فراوانی را برای نویسندگان فراهم آورده تا شخصیت اصلی، صلاح، را در موقعیتهای گوناگون و چالشبرانگیز قرار دهند و از دل این موقعیتها، هم به خلق لحظات کمیک بپردازند و هم به جنبههای دراماتیک داستان عمق ببخشند. فیلم در ژانر کمدی موقعیت دستهبندی میشود که این کمدی، آنگونه که از شواهد برمیآید، در بستر یک درام تاریخی شکل میگیرد. بازسازی فضای دهه شصت ایران و عراق، همزمان با دوران جنگ، یکی از ویژگیهای برجسته فیلمنامه است که به باورپذیری داستان و ایجاد اتمسفری خاص کمک میکند. کارگردان فیلم معتقد است که فیلمنامه به گونهای طراحی شده که "مخاطب به لحاظ فضاسازی و جنس کمدی و شکل روابط مابین اشخاص با اثر کمتر دیده شدهای مواجه میشود" ، که این نویدبخش تجربهای تازه برای تماشاگران است.
⚠️ هشدار اسپویلر: ادامه این بخش حاوی جزئیاتی از داستان فیلم است. 🤫
قصه «صددام» حول محور شخصیتی به نام "صلاح" (با بازی رضا عطاران) میچرخد که به دلیل شباهت فوقالعادهاش به صدام حسین، به عنوان یکی از بدلهای او استخدام میشود. صلاح که اصالتی دورگه دارد، برای انجام یک ماموریت ویژه از سوی حزب بعث عراق انتخاب شده و به همراه یک مامور زن کارکشته به نام "حلیمه رسن" (با بازی آزاده صمدی) به تهران اعزام میشود. ماموریت او این است که در برج آزادی تهران یک سخنرانی انجام دهد و فیلم این سخنرانی به عنوان نمادی از پیروزی بزرگ صدام و تحقق وعده او مبنی بر رسیدن به تهران، در سطح وسیعی منتشر شود.
اما در این میان، صلاح اهداف شخصی خود را نیز دنبال میکند. نامزد او، "ثریا" (با بازی پریناز ایزدیار)، سالهاست که در تهران زندگی میکند و صلاح قصد دارد از این فرصت سه روزه حضور در ایران، برای نهایی کردن مقدمات ازدواجش با او استفاده کند. این تضاد بین ماموریت رسمی و اهداف شخصی، صلاح را وادار به خلق داستانها و موقعیتهای پیچیدهای میکند. او برای پیشبرد نقشههایش، حلیمه را به عنوان خواهر خود و ثریا را به عنوان یک مامور امنیتی بلندپایه ایرانی معرفی میکند. این دروغها و جابجایی هویتها، منجر به بروز اتفاقات کمیک و گاه خطرناکی میشود که اوج آنها در رویارویی صلاح با شخصیتهای دیگر داستان، به ویژه حلیمه، ثریا و "خشایار متعجب" (با بازی عباس جمشیدیفر) نمایان میشود.
در نهایت، نقشههای صلاح آنطور که انتظار دارد پیش نمیرود. خیانت او به صدام (احتمالاً از طریق عدم اجرای دقیق ماموریت یا تلاش برای فرار) برملا شده و او در عراق به زندان میافتد. پس از سقوط رژیم بعث عراق و دستگیری صدام حسین واقعی، صلاح که به اشتباه توسط نیروهای اینترپل بازداشت شده بود، سرانجام آزاد شده و به ایران بازمیگردد. این پایانبندی، با وجود فراز و نشیبهای داستانی، سرنوشت شخصیت اصلی را در دل تحولات تاریخی بزرگ رقم میزند.
پایان بخش اسپویلر 🚫
با وجود آنکه برخی منتقدان به شتابزدگی احتمالی روایت در نیمه دوم فیلم یا عدم انسجام کامل آن در برخی بخشها اشاره کردهاند ، اما به نظر میرسد که ایده مرکزی قدرتمند و جذابیت ذاتی داستان، در کنار طنازیهای همیشگی رضا عطاران و موقعیتهای کمیک متعدد، همچنان مخاطب را تا پایان با خود همراه نگاه میدارد. توانایی فیلمنامه در حفظ تعادل بین عناصر کمیک، دراماتیک و تاریخی، به ویژه در نیمه اول فیلم که از ریتم خوبی برخوردار است ، قابل توجه است. گستردگی بازه زمانی داستان، از آغاز جنگ تا سقوط صدام ، هرچند چالشی بزرگ برای حفظ انسجام روایی به شمار میرود، اما در عین حال فرصتی برای نمایش تحولات شخصیت اصلی و تاثیر وقایع تاریخی بر زندگی او فراهم آورده است؛ چالشی که فیلم با جسارت به آن ورود کرده است.
موفقیت «صددام» تنها به ایده جذاب و بازیهای درخشان محدود نمیشود، بلکه عوامل فنی فیلم نیز هر یک به سهم خود در خلق اثری قابل قبول و تاثیرگذار نقش داشتهاند. از فیلمبرداری و موسیقی متن گرفته تا طراحی صحنه، لباس، تدوین، صداگذاری و چهرهپردازی، همگی در خدمت باورپذیری داستان و ایجاد اتمسفری متناسب با دوران و ژانر فیلم بودهاند.
فیلم «صددام» اولین تجربه سینمایی حسن لشگری به عنوان مدیر فیلمبرداری است. این خود نشان از اعتماد کارگردان به نیروهای جوان و تازه نفس دارد. لشگری خود در اظهاراتی به سختی کار اشاره کرده و گفته است: "خیلی فیلم سختی برایم بود و با تمامی تجارب پیشین من متفاوت بود. باید این اثر را بهگونهای فیلمبرداری میکردیم که برای مخاطب باورپذیر باشد". این گفته نشاندهنده تلاش تیم فیلمبرداری برای ایجاد اصالتی بصری و فضایی قابل لمس برای تماشاگر است. اگرچه جزئیات دقیقی از سبک بصری و تکنیکهای فیلمبرداری در نقدهای موجود کمتر به چشم میخورد، اما با توجه به نیازهای ژانر کمدی-تاریخی و تاکید بر بازسازی فضای دهه شصت، میتوان حدس زد که فیلمبرداری در خدمت روایت داستان، برجستهسازی موقعیتهای کمیک و همچنین ایجاد حس نوستالژی برای مخاطبانی که آن دوران را تجربه کردهاند، بوده است.
موسیقی فیلم «صددام» که ساخته سروش انتظامی است ، یکی از نقاط قوت برجسته فیلم به شمار میرود و تحسین بسیاری از منتقدان را برانگیخته است. برخی منتقدان، موسیقی این فیلم را "یک پله بالاتر از سطح سینمای کمدی ایران" و "یک سروگردن بالاتر از کمدیهای اخیر" توصیف کردهاند. احسان ناظمبکایی نیز از موسیقی متن فیلم به نیکی یاد کرده است. این تحسینها نشاندهنده کیفیت بالای آهنگسازی و تاثیرگذاری آن بر تجربه تماشای فیلم است.
ویژگی بارز موسیقی «صددام»، هوشمندی و تنوع آن است. آنگونه که در نقدها آمده: "موسیقی صددام فضایی ملهم از سکانسها دارد، گاهی به شخصیتها نزدیکتر است و گاهی به قصه". این یعنی موسیقی صرفاً یک عنصر تزئینی نیست، بلکه در خدمت درام و شخصیتپردازی قرار گرفته است. همچنین، اشاره شده که موسیقی فیلم "گاهی به موسیقی عربی و گاهی به موسیقیهای قدیمی ایرانی و آمریکایی و ترکی نزدیک میشود". این تلفیق و تنوع سبکی، نشان از درک درست آهنگساز از فضای چندگانه فیلم (هم تاریخی و جغرافیایی و هم کمیک و دراماتیک) دارد و به غنای شنیداری اثر کمک شایانی کرده است.
بازسازی دقیق و هنرمندانه فضای دهه شصت خورشیدی، یکی از چالشهای اصلی فیلم «صددام» بوده که به همت محمدحسین کرمی در مقام طراح صحنه و پگاه سعیدی به عنوان طراح لباس، به خوبی از پس آن برآمده است. محمدحسین کرمی برای طراحی صحنه این فیلم نامزد دریافت سیمرغ بلورین از جشنواره فجر شده است که این خود گواهی بر کیفیت کار اوست. کرمی که این اولین تجربه کار کمدی او بوده، بیان کرده که سعی کرده با جدیت صحنههای کمدی را با کمک تیم خوب خود خلق کند و از قاعده فیلم به ایدهها برسد.
پگاه سعیدی نیز که اولین تجربه سینمایی خود را به عنوان طراح لباس در «صددام» پشت سر گذاشته است ، از این تجربه به عنوان فرصتی بینظیر برای به واقعیت رساندن جهانی که در ذهن داشته، یاد کرده است. موفقیت این دو هنرمند در بازسازی فضای دهه شصت و ایجاد فضایی واقعگرایانه و متناسب با داستان، نقش کلیدی در باورپذیری فیلم و همراهی مخاطب با ماجراها داشته است.
تدوین فیلم توسط اسماعیل علیزاده انجام شده و نقش مهمی در حفظ ضرباهنگ فیلم، به ویژه در نیمه اول که از ریتم خوبی برخوردار است و موقعیتهای طنز بهاندازه و درست خلق میشوند، داشته است. هرچند برخی نقدها به افت احتمالی ریتم در نیمه دوم اشاره دارند ، اما نمیتوان از اهمیت تدوین در شکلدهی به لحظات کمیک و پیشبرد روایت چشمپوشی کرد.
طراحی و ترکیب صدای فیلم نیز بر عهده علیرضا علویان، یکی از شناختهشدهترین و پرافتخارترین صداگذاران و طراحان صدای سینمای ایران، بوده است. حضور او تضمینی برای کیفیت صوتی بالای فیلم بوده و بدون شک در ایجاد اتمسفر مناسب، باورپذیری صحنههای تاریخی و جنگی، و همچنین تقویت جنبههای کمیک از طریق افکتهای صوتی، نقش بسزایی داشته است.
هنر عباس عباسی در مقام چهرهپرداز، یکی دیگر از نقاط درخشان فنی فیلم «صددام» است. او برای کار خود در این فیلم نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین چهرهپردازی از جشنواره فجر شده است. گریم فوقالعاده رضا عطاران و شباهت کمنظیر او به شخصیت صدام حسین، که یکی از پایههای اصلی داستان و جذابیتهای اولیه فیلم به شمار میرود، مرهون مهارت و خلاقیت عباسی است. این چهرهپردازی نه تنها به باورپذیری نقش کمک کرده، بلکه خود به یکی از عناصر کمیک فیلم تبدیل شده است.
در جدول زیر، نگاهی گذرا به عوامل کلیدی و افتخارات فنی فیلم «صددام» خواهیم داشت:
نقش (Role) | نام (Name) | نکته برجسته/افتخار (Highlight/Achievement) |
---|---|---|
کارگردان (Director) | پدرام پورامیری | اولین تجربه مستقل کمدی |
نویسندگان (Writers) | پدرام پورامیری، رضا فخار | ایده بکر و پرکشش |
مدیر فیلمبرداری (Cinematographer) | حسن لشگری | اولین تجربه سینمایی، خلق فضای باورپذیر دهه ۶۰ |
موسیقی (Music Composer) | سروش انتظامی | تحسین شده، فراتر از استاندارد کمدیهای ایرانی |
طراح صحنه (Production Designer) | محمدحسین کرمی | نامزد سیمرغ بلورین، بازآفرینی دقیق دهه ۶۰ |
طراح لباس (Costume Designer) | پگاه سعیدی | اولین تجربه سینمایی، کمک به فضاسازی دوران |
تدوینگر (Editor) | اسماعیل علیزاده | ایجاد ریتم مناسب، به ویژه در نیمه اول |
طراح و ترکیب صدا (Sound Designer) | علیرضا علویان | کیفیت صوتی بالا |
چهرهپرداز (Makeup Artist) | عباس عباسی | نامزد سیمرغ بلورین، گریم برجسته رضا عطاران |
این تیم فنی، که ترکیبی از هنرمندان باتجربه و استعدادهای نوظهور است، توانسته با همکاری و هماهنگی، جهانی قابل باور و جذاب برای داستان «صددام» خلق کند. موفقیت در بازسازی دقیق دهه شصت، در کنار موسیقی تاثیرگذار و چهرهپردازی هنرمندانه، نشان از جاهطلبی هنری و ارزشهای تولیدی بالای فیلم دارد که آن را از بسیاری کمدیهای صرفاً متکی بر دیالوگ متمایز میسازد.
فیلم «صددام» اگرچه در وهله اول یک اثر کمدی است و هدف اصلی آن خنداندن مخاطب عنوان شده، اما در لایههای زیرین خود به مضامینی عمیقتر نیز میپردازد که آن را از یک سرگرمی صرف فراتر میبرد. کارگردان فیلم، پدرام پورامیری، خود بر این نکته تاکید داشته که هدف از ساخت «صددام»، هم روایت بخشی از تاریخ و هم نشاندن لبخند بر لبان مخاطبان بوده است. این رویکرد دوگانه، یعنی تلاش برای آشتی دادن تاریخ و طنز، و روایت و سرگرمی، به فیلم ابعادی چندگانه بخشیده است.
یکی از مضامین اصلی که در دل داستان کمیک «صددام» جریان دارد، عشق و فداکاری است. رابطه بین شخصیت اصلی، صلاح، و نامزدش، ثریا، و تلاشهای صلاح برای رسیدن به او در بحبوحه ماجراهای خطرناک، لایهای عاطفی به فیلم میافزاید. کارگردان معتقد است که مخاطب با خنده با این مضامین مواجه میشود، که این خود شیوهای نو برای ارائه مفاهیم انسانی در قالبی متفاوت است. این تلاش برای ایجاد تعادل بین خنده و احساس، و ارائه تصویری از عشق و ازخودگذشتگی در شرایطی غیرمعمول، میتواند به ارتباط عمیقتر مخاطب با شخصیتها و داستان کمک کند.
مضمون دیگری که فیلم با استفاده از زبان طنز به آن میپردازد، بحران هویت و قرار گرفتن در موقعیتهای غیرمنتظره زندگی است. شخصیت صلاح، مردی که ناگهان خود را در نقش بدل یکی از منفورترین چهرههای تاریخ معاصر مییابد، با چالشهای هویتی عمیقی روبرو میشود. او مجبور است نقشی را بازی کند که هیچ سنخیتی با شخصیت واقعی او ندارد و این وضعیت، موقعیتهای کمیک و در عین حال تاملبرانگیزی را ایجاد میکند. فیلم از این طریق، به شکلی غیرمستقیم، به شکنندگی هویت انسان و تاثیر شرایط بیرونی بر سرنوشت او اشاره میکند.
همچنین، یکی از نکات فیلم که در برخی تحلیلها به آن اشاره شده، "روی دیگر جنگ" است. این عبارت میتواند به معنای پرداختن به جنبههای کمتر دیدهشده و شاید انسانیتر وقایع جنگ از طریق کمدی باشد. به جای تمرکز صرف بر خشونت و تراژدی، فیلم ممکن است تلاش کرده باشد تا با نگاهی متفاوت، به تاثیرات جنگ بر زندگی آدمهای معمولی و موقعیتهای ابسورد که در چنین شرایطی به وجود میآید، بپردازد. این رویکرد، اگر به درستی اجرا شده باشد، میتواند به درک عمیقتری از پیچیدگیهای دوران جنگ منجر شود.
در نهایت، «صددام» با جسارت به سراغ سوژهای حساس رفته و تلاش کرده است تا با استفاده از ابزار کمدی، روایتی متفاوت از تاریخ و انسان ارائه دهد. این فیلم نشان میدهد که چگونه میتوان در دل تاریکترین وقایع نیز، روزنهای به سوی خنده و امید یافت و چگونه میتوان با نگاهی نو، به بازخوانی گذشته پرداخت. جاهطلبی فیلم در پرداختن به این مضامین در کنار سرگرم کردن مخاطب، آن را به اثری قابل تامل در سینمای کمدی ایران تبدیل کرده است.
هر اثر هنری، به ویژه در سینما که هنری جمعی و پیچیده است، در کنار نقاط قوت متعدد خود، ممکن است با ملاحظاتی نیز از سوی منتقدان و مخاطبان روبرو شود. فیلم «صددام» نیز از این قاعده مستثنی نیست. همانطور که پیشتر اشاره شد، برخی منتقدان به این نکته اشاره کردهاند که فیلمنامه در نیمه دوم، به ویژه در بخش پایانی، ممکن است دچار شتابزدگی شده یا از انسجام روایی که در نیمه اول شاهد آن هستیم، تا حدی فاصله گرفته باشد. این دست ملاحظات، که اغلب در فرآیند پیچیده تولید یک فیلم بلند سینمایی طبیعی به نظر میرسند، به هیچ عنوان از ارزشهای کلی اثر نمیکاهند.
باید تاکید کرد که با وجود این ملاحظات جزئی، ایده مرکزی نوآورانه و جسورانه فیلم، بازیهای درخشان و بهیادماندنی، به ویژه نقشآفرینی کمنظیر رضا عطاران که به تنهایی وزنهای برای هر فیلم کمدی محسوب میشود، و همچنین لحظات کمیک متعدد و هوشمندانهای که در سراسر فیلم پراکنده شدهاند، این موارد را کاملاً تحتالشعاع قرار داده و تجربه تماشای «صددام» را به تجربهای لذتبخش و سرگرمکننده برای طیف وسیعی از مخاطبان تبدیل میکنند. هدف اصلی این نقد، معرفی و تشویق به تماشای یک اثر سینمایی است که پتانسیل بالایی برای جذب تماشاگر و ایجاد بحث و گفتگو دارد؛ از این رو، از پرداختن به نقدهای بسیار تند و گاه یکجانبهای که ممکن است با هدف اصلی این نوشته در تضاد باشد، پرهیز شده است. چرا که در نهایت، این مخاطب است که با تماشای فیلم، قضاوت نهایی خود را خواهد داشت و «صددام» با نقاط قوت فراوان خود، حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
فیلم سینمایی «صددام» به کارگردانی پدرام پورامیری، اثری است که با جسارت و نوآوری، خود را از جریان معمول کمدیهای سینمای ایران متمایز میکند و دلایل متعددی برای تماشای آن وجود دارد. این فیلم، تجربهای سینمایی را به مخاطب ارائه میدهد که ترکیبی است از خنده، هیجان، لحظاتی برای تامل و البته، لذت بردن از هنرنمایی جمعی از بهترینهای سینمای ایران.
نخستین و شاید مهمترین دلیل برای دیدن «صددام»، ایده مرکزی خلاقانه و جسورانه آن است. پرداختن به ماجرای بدل یک شخصیت تاریخی بدنام در قالبی کمیک، آن هم در بستر وقایع حساس دهه شصت، نشان از شجاعت و نگاه نو فیلمساز دارد. این ایده بکر، به خودی خود کنجکاوی مخاطب را برمیانگیزد و نویدبخش روایتی متفاوت است. کارگردانی هوشمندانه پدرام پورامیری در اولین تجربه مستقل کمدی خود، که پیش از این تواناییاش را در ژانرهای دیگر به اثبات رسانده، از دیگر نقاط قوت فیلم است. او توانسته با هدایت درست تیم بازیگری و عوامل فنی، جهانی قابل باور و در عین حال سرگرمکننده خلق کند.
درخشش بیبدیل رضا عطاران در نقش اصلی، یکی دیگر از دلایل محکم برای تماشای «صددام» است. عطاران بار دیگر ثابت میکند که استاد مسلم کمدی است و حضورش به تنهایی میتواند موفقیت یک فیلم را تضمین کند. بازیهای قابل تحسین سایر بازیگران، از جمله اولین تجربه کمدی پریناز ایزدیار که وجهی تازه از تواناییهای او را به نمایش میگذارد، و همچنین حضور موثر آزاده صمدی، عباس جمشیدیفر و دیگران، به غنای فیلم افزوده است. موفقیت فیلم در بازآفرینی فضای دهه شصت، با طراحی صحنه و لباس دقیق و هنرمندانه، و همچنین موسیقی متن تاثیرگذار و متناسب با فضای فیلم، از دیگر جنبههای قابل تحسین «صددام» است که تجربه تماشای آن را لذتبخشتر میکند.
نباید از موفقیت چشمگیر «صددام» در چهل و سومین دوره جشنواره فیلم فجر نیز به سادگی گذشت. این فیلم نه تنها صدرنشین فروش بلیت در این رویداد مهم سینمایی بود ، که نشان از اقبال گسترده مخاطبان دارد، بلکه در سه رشته مهم و کلیدی نیز نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد: بهترین بازیگر نقش اول مرد برای رضا عطاران، بهترین چهرهپردازی برای عباس عباسی، و بهترین طراحی صحنه برای محمدحسین کرمی. این نامزدیها، گواهی بر کیفیت فنی و هنری فیلم و تاییدی بر ارزشهای آن از نگاه داوران و متخصصان سینماست.
در نهایت، «صددام» فیلمی است که میتواند هم طرفداران پروپاقرص کمدیهای رضا عطارانی را کاملاً راضی کند و هم آن دسته از مخاطبانی که به دنبال داستانی نو، با پسزمینهای تاریخی و لایههایی از معنا هستند را به سالنهای سینما بکشاند. تماشای این فیلم، فرصتی است برای خندیدن از ته دل، لذت بردن از بازیهای خوب و کارگردانی حسابشده، و شاید، نگاهی دیگر به برههای از تاریخ پرفراز و نشیب کشورمان از زاویهای متفاوت. بنابراین، به تمامی علاقهمندان به سینمای ایران، به ویژه دوستداران ژانر کمدی، توصیه میشود این تجربه سینمایی سرگرمکننده، جذاب و قابل تامل را از دست ندهند و با خرید بلیت از ایرانتیک، به تماشای «صددام» بنشینند. 🎟️