استان خود را انتخاب کنید

همه استان‌ها

همه استان‌ها

{{ province }}

{{ temporaryMessage }}

{{ myProvince.name }}

{{ userInfo.name }}

افزودن نام

{{ userInfo.mobile }}

{{ userInfoWithOutToken.mobile }}

تغییر شماره موبایل
درحال بارگذاری لطفا منتظر بمانید...
نقد و بررسی فیلم هفتاد سی ساخته بهرام افشاری

نقد و بررسی فیلم هفتاد سی ساخته بهرام افشاری

2 اردیبهشت 1404

مقدمه: «هفتاد سی»، طوفانی در سینمای ایران

سینمای ایران در سال ۱۴۰۳ شاهد پدیده‌ای کم‌نظیر بود: اکران فیلم «هفتاد سی» و تبدیل شدن آن به پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای کشور. این موفقیت چشمگیر، که با استقبال بی‌سابقه نزدیک به شش میلیون تماشاگر همراه بود، نام بهرام افشاری را نه تنها به عنوان یک ستاره محبوب کمدی، بلکه این بار در قامت یک کارگردان موفق، بر سر زبان‌ها انداخت. «هفتاد سی»، اولین تجربه کارگردانی بلند سینمایی افشاری، یک کمدی اجتماعی است که با بهره‌گیری از زوج هنری قدرتمند و محبوب بهرام افشاری و هوتن شکیبا، توانست نبض مخاطب ایرانی را به درستی در دست بگیرد و رکوردهای فروش را یکی پس از دیگری جابجا کند. این فیلم که با همکاری سید ابراهیم عامریان، تهیه‌کننده‌ی شناخته‌شده و موفق سینمای کمدی ایران، ساخته شده است، به سرعت به یک "رویداد سینمایی" تبدیل شد؛ ترکیبی از اولین تجربه کارگردانی یک ستاره بزرگ پس از موفقیت عظیم فیلم «فسیل»، حضور زوج محبوب افشاری و شکیبا، و نام تهیه‌کننده‌ای که پیش از این نیز امتحان خود را در گیشه پس داده بود، انتظارات را به شدت بالا برد و موجی از هیجان را پیش از اکران ایجاد کرد که تا هفته‌ها پس از آن ادامه یافت. این نقد، ضمن بررسی جنبه‌های مختلف این اثر پرمخاطب، تلاش می‌کند دلایل این استقبال گسترده را واکاوی کرده و توضیح دهد چرا تماشای «هفتاد سی» تجربه‌ای لذت‌بخش و سرگرم‌کننده خواهد بود.

خلاصه داستان (بدون افشای پایان): مسابقه‌ای با زمان و طمع

داستان «هفتاد سی» حول محور یک موقعیت تراژیک-کمیک و بسیار ملموس در جامعه امروز می‌چرخد. برات (با بازی بهرام افشاری) و پرویز (با بازی هوتن شکیبا)، دو دوست و همسایه، به طور اتفاقی متوجه می‌شوند که همسایه مسن‌شان، یعقوب (با بازی سیاوش طهمورث)، که به تازگی برنده جایزه هنگفتی در یک قرعه‌کشی بانکی شده، به دلیل یک بیماری سخت (غده مغزی) در آستانه مرگ قرار دارد. دکتر معالج (با بازی حسین پاکدل) به صراحت اعلام می‌کند که یعقوب زمان زیادی ندارد و احتمالاً به روز دریافت جایزه نخواهد رسید. این خبر، جرقه‌ای شیطنت‌آمیز و در عین حال از سر استیصال مالی، در ذهن برات و پرویز می‌زند: آن‌ها باید به هر قیمتی شده، یعقوب را تا روز موعود زنده نگه دارند تا بتوانند جایزه را به نحوی دریافت کرده و سهمی – شاید همان نسبت کنایه‌آمیز «هفتاد سی» که نام فیلم از آن گرفته شده – از آن پول بادآورده را از آن خود کنند.

از این نقطه به بعد، فیلم وارد چرخه‌ای از تلاش‌های مذبوحانه، نقشه‌های ناشیانه و موقعیت‌های کمیک می‌شود که از دل تقابل مرگ و زندگی، و البته طمع انسانی، زاده می‌شوند. تلاش‌های برات و پرویز برای مخفی نگه داشتن وضعیت یعقوب از دیگران، پرستاری‌های عجیب و غریبشان، و کلنجار رفتن با وجدان و ترس‌هایشان، موتور محرک اصلی کمدی فیلم را تشکیل می‌دهد. فیلمساز به خوبی از این موقعیت مرکزی برای خلق لحظات خنده‌دار بهره می‌برد و تنش میان امید به پولدار شدن و ترس از مرگ یعقوب (و از دست رفتن جایزه) را به موقعیت‌های کمیک تبدیل می‌کند.

در این بخش از داستان، بدون آنکه سرنوشت نهایی یعقوب یا چگونگی تقسیم (یا عدم تقسیم) پول فاش شود، مخاطب با یک سوال اساسی درگیر می‌شود: آیا این دو دوست موفق به اجرای نقشه خود می‌شوند و به چه قیمتی؟ این کشمکش، در کنار پرداختن به مضامین آشنایی چون فشارهای اقتصادی، آرزوهای برباد رفته طبقه متوسط و روابط پیچیده انسانی، هسته اصلی جذابیت داستان را شکل می‌دهد و آن را علی‌رغم بستر فانتزی‌اش، برای تماشاگر ایرانی قابل لمس می‌سازد.

بهرام افشاری: از اوج بازیگری تا سکان کارگردانی

بهرام افشاری پیش از «هفتاد سی»، مسیری پر فراز و نشیب اما موفق را در بازیگری پیموده بود. از نقش‌های کوتاه در تئاتر و تلویزیون تا درخشش خیره‌کننده در نقش بهتاش فریبا در سریال محبوب «پایتخت» و سپس فتح گیشه‌ها با فیلم رکوردشکن «فسیل»، افشاری خود را به عنوان یکی از پولسازترین و محبوب‌ترین چهره‌های سینما و تلویزیون ایران تثبیت کرد. او البته پیش از این نیز تجربه‌هایی در کارگردانی تئاتر («چه کسی جوجه‌تیغی را کشت؟») و ساخت فیلم کوتاه («خانه خاکستری») با همکاری سید ابراهیم عامریان در کارنامه داشت، اما «هفتاد سی» اولین گام بلند او در مقام کارگردان سینما محسوب می‌شود.

افشاری در اولین فیلم بلند خود، رویکردی هوشمندانه و حساب‌شده را در پیش گرفت. او به سراغ ژانری رفت که در آن تبحر داشت و مخاطب نیز او را در آن قالب پذیرفته بود: کمدی اجتماعی. انتخاب سید ابراهیم عامریان به عنوان تهیه‌کننده، که پیش از این با «فسیل» و آثار دیگر، فرمول موفقیت در گیشه را به خوبی یافته بود، ریسک پروژه را به حداقل رساند و یک "ترکیب طلایی" را شکل داد. علاوه بر این، افشاری به درستی از سرمایه اصلی خود یعنی محبوبیت و شخصیت کمیک جاافتاده‌اش نزد تماشاگران بهره برد و نقش اصلی را خود ایفا کرد. به نظر می‌رسد هدف اصلی افشاری در اولین تجربه کارگردانی‌اش، بیش از آنکه ارائه یک اثر هنری پیچیده یا تجربه‌گرایانه باشد، ساخت فیلمی سرگرم‌کننده، پرمخاطب و رضایت‌بخش برای عموم تماشاگران بود تا جای پای خود را در عرصه کارگردانی محکم کند. این استراتژی، که می‌توان آن را انتخابی حساب‌شده برای تضمین موفقیت اولین گام کارگردانی دانست، به وضوح جواب داد و منجر به خلق پدیده‌ای در گیشه شد. این موفقیت تجاری عظیم، راه را برای پروژه‌های آتی افشاری در مقام کارگردان هموار می‌سازد و نشان می‌دهد او توانسته نبض مخاطب عام را به خوبی تشخیص دهد.

زوج طلایی کمدی: افشاری و شکیبا در «هفتاد سی»

بی‌شک یکی از ارکان اصلی موفقیت «هفتاد سی»، حضور زوج بهرام افشاری و هوتن شکیبا در نقش‌های اصلی است. شیمی کمیک میان این دو بازیگر توانمند، که پیش از این نیز در آثار دیگری همبازی بوده‌اند، موتور محرک اصلی فیلم و منبع بسیاری از لحظات خنده‌دار آن است.

بهرام افشاری در نقش برات، همان انرژی و سبک کمدی آشنایی را به نمایش می‌گذارد که تماشاگران از او در «پایتخت» و «فسیل» به یاد دارند. بازی او برون‌گرا، پرتحرک و متکی بر واکنش‌های اغراق‌شده، دیالوگ‌های پرشتاب و استفاده از فیزیک بدنی و البته لهجه و لحن خاص خودش است. این سبک بازی، که مشخصاً مورد پسند طیف وسیعی از مخاطبان قرار گرفته، در نقش برات نیز به خوبی جواب می‌دهد و شخصیت مردی ساده‌دل، کمی طمع‌کار و گرفتار مشکلات مالی را باورپذیر می‌سازد. تعهد و انرژی افشاری، هم به عنوان بازیگر و هم کارگردان، در سراسر فیلم مشهود است و نقش مهمی در حفظ ریتم و جذابیت اثر دارد.

در مقابل، هوتن شکیبا در نقش پرویز، وزنه تعادل کمدی فیلم را تشکیل می‌دهد. شکیبا که پیش از این با نقش حبیب در «لیسانسه‌ها» به شهرت رسیده و برای بازی درخشانش در «شبی که ماه کامل شد» سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد را دریافت کرده بود، در «هفتاد سی» نیز توانایی‌های خود را در ژانر کمدی به رخ می‌کشد. نکته قابل توجه در بازی شکیبا، که حتی در نقدهای نه چندان مثبت فیلم نیز مورد تحسین قرار گرفته، توانایی او در خلق کاراکترهای کمدی متفاوت و غیرتکراری است. برخلاف برخی بازیگران که ممکن است یک تیپ کمدی را در آثار مختلف تکرار کنند، شکیبا در هر نقش، لحن و جنس کمدی متفاوتی را ارائه می‌دهد. بازی او در نقش پرویز، کنترل‌شده‌تر، درون‌گراتر و متکی بر واکنش‌های ظریف‌تر صورت و بازی زیرپوستی است. او به خوبی استیصال، تردیدها و وجدان معذب پرویز را به نمایش می‌گذارد و در عین حال، در موقعیت‌های کمیک نیز حضوری مؤثر دارد. پیشینه تئاتری شکیبا در عمق بخشیدن به نقش و ارائه جزئیات دقیق در بازی‌اش بی‌تأثیر نیست. حضور او در کنار انرژی بالای افشاری، ترکیبی جذاب و متعادل ایجاد کرده که مانع از افتادن کامل فیلم به ورطه لودگی صرف می‌شود و به نوعی، نقش لنگرگاهی را ایفا می‌کند که کمدی فیلم را باورپذیرتر و قابل‌لمس‌تر می‌سازد. این توازن میان دو سبک بازی متفاوت، یکی از دلایل اصلی موفقیت فیلم در جذب مخاطبان گسترده است.

بازیگران مکمل: حضوری گرم و مؤثر

اگرچه بار اصلی کمدی و درام فیلم بر دوش زوج افشاری و شکیبا قرار دارد، اما حضور بازیگران مکمل نیز در شکل‌گیری جهان داستان و پیشبرد روایت، نقشی مؤثر ایفا می‌کند. گروه بازیگران مکمل «هفتاد سی» متشکل از چهره‌های شناخته‌شده و توانمندی است که هر یک به سهم خود به غنای فیلم افزوده‌اند.

الهه حصاری در نقش پروانه، خواهر پرویز، و صدف اسپهبدی در نقش کوکب، همسر برات، نمایندگان وجوه خانوادگی و عاطفی زندگی این دو شخصیت اصلی هستند. حضور آن‌ها در فیلم، علاوه بر ایجاد موقعیت‌هایی برای کشمکش‌های خانوادگی و دیالوگ‌های طنزآمیز، به نمایش بخشی از دغدغه‌ها و فشارهایی که برات و پرویز در زندگی شخصی خود با آن‌ها روبرو هستند، کمک می‌کند.

حسین پاکدل در نقش کوتاه اما کلیدی دکتر معالج یعقوب، با بازی کنترل‌شده و بیان نافذ خود، به خوبی نقطه آغاز بحران اصلی داستان را پایه‌ریزی می‌کند. مهدی حسینی‌نیا در نقش سیاوش، برادرزن برات، با ارائه تیپی آشنا از افراد فرصت‌طلب و کمی لمپن، به ایجاد برخی گره‌های فرعی و موقعیت‌های کمیک کمک می‌کند.

اما شاید مهم‌ترین نقش‌های مکمل متعلق به دو بازیگر پیشکسوت، سیاوش طهمورث در نقش یعقوب و ناهید مسلمی در نقش خاتون (همسر یعقوب و مادر پرویز و پروانه) باشد. طهمورث با وجود حضور محدودش، به خوبی وضعیت شکننده و رقت‌انگیز پیرمردی در آستانه مرگ را به تصویر می‌کشد که ناخواسته مرکز یک بازی طمع‌کارانه شده است. ناهید مسلمی نیز در نقش خاتون، با بازی گرم و مادرانه‌اش، یکی از وجوه انسانی و عاطفی فیلم را نمایندگی می‌کند. همچنین حضور کوتاه لادن ژاوه‌وند در نقش عمه برات نیز قابل اشاره است.

در مجموع، گروه بازیگران مکمل «هفتاد سی» حضوری هماهنگ و قابل قبول دارند و به خوبی در خدمت داستان اصلی و تکمیل دنیای پیرامون شخصیت‌های محوری قرار می‌گیرند.

جدول بازیگران و عوامل کلیدی

نقش/مسئولیت نام
کارگردان بهرام افشاری
نویسنده حمزه صالحی
تهیه‌کننده سید ابراهیم عامریان
بازیگر نقش برات بهرام افشاری
بازیگر نقش پرویز هوتن شکیبا
بازیگر نقش پروانه الهه حصاری
بازیگر نقش کوکب صدف اسپهبدی
بازیگر نقش دکتر حسین پاکدل
بازیگر نقش سیاوش مهدی حسینی‌نیا
بازیگر نقش یعقوب سیاوش طهمورث
بازیگر نقش خاتون ناهید مسلمی
بازیگر نقش عمه برات لادن ژاوه‌وند
فیلمبردار روزبه رایگا
آهنگساز امیر توسلی
تدوین‌گر حسن ایوبی

فیلمنامه (حمزه صالحی): خنده در آینه جامعه

فیلمنامه «هفتاد سی» که توسط حمزه صالحی به نگارش درآمده، با انتخاب یک موقعیت مرکزی جذاب و پرظرفیت، بستری مناسب برای خلق یک کمدی اجتماعی فراهم می‌کند. ساختار روایی فیلمنامه خطی و سرراست است و بر اساس تلاش‌های مداوم و فزاینده برات و پرویز برای زنده نگه داشتن یعقوب و پنهان کردن ماجرا پیش می‌رود. ریتم کلی فیلم، به خصوص در نیمه اول، تند و پرانرژی است و موفق می‌شود با ایجاد پیاپی موقعیت‌های کمیک و بحران‌های کوچک، تماشاگر را با خود همراه سازد.

کمدی فیلمنامه عمدتاً از نوع کمدی موقعیت و کلامی است. بخش زیادی از بار خنده بر دوش دیالوگ‌های رد و بدل شده میان شخصیت‌ها، به ویژه زوج اصلی، و همچنین تکیه بر ویژگی‌های کمیک بازیگران اصلی، خصوصاً سبک بازی و لهجه بهرام افشاری، قرار دارد. فیلمنامه تلاش می‌کند تا به جای تکیه صرف بر شوخی‌های لحظه‌ای یا جوک‌های منفرد، از دل خود داستان و موقعیت‌های ایجاد شده، خنده بگیرد که تا حد زیادی نیز در این امر موفق عمل می‌کند. کشمکش‌های مداوم برات و پرویز، تلاش‌های ناشیانه آن‌ها برای پرستاری از یعقوب، و تقابل آن‌ها با شخصیت‌های دیگر، موقعیت‌های کمیک متعددی را خلق می‌کند.

در لایه‌های زیرین این کمدی، فیلمنامه تلاش می‌کند تا به برخی مسائل و دغدغه‌های اجتماعی نیز بپردازد. مضامینی چون فشار اقتصادی، وسوسه پول بادآورده، بحران‌های میانسالی، روابط خانوادگی و ترس از آینده، به شکلی گذرا اما قابل تشخیص در تار و پود داستان تنیده شده‌اند. این ارجاعات اجتماعی، هرچند شاید عمیق نباشند، به فیلم کمک می‌کنند تا با مخاطب ارتباط برقرار کرده و فراتر از یک کمدی صرفاً سرگرم‌کننده، آینه‌ای هرچند کوچک از دغدغه‌های جامعه را بازتاب دهد.

البته نمی‌توان انکار کرد که فیلمنامه از برخی کلیشه‌های رایج در کمدی‌های عامه‌پسند ایرانی نیز بهره می‌برد؛ از جمله تکیه زیاد بر تیپ‌سازی و برخی موقعیت‌های قابل پیش‌بینی. با این حال، نکته مثبتی که برخی منتقدان و تماشاگران به آن اشاره کرده‌اند، پرهیز نسبی فیلم از شوخی‌های جنسی رایج در برخی دیگر از کمدی‌های سال‌های اخیر است. این رویکرد، فیلم را برای تماشای خانوادگی مناسب‌تر می‌سازد.

در نهایت، به نظر می‌رسد موفقیت فیلمنامه «هفتاد سی» بیش از آنکه ناشی از نوآوری یا پیچیدگی‌های ساختاری باشد، حاصل ترکیب هوشمندانه یک ایده مرکزی جذاب با شخصیت‌پردازی‌های آشنا و محبوب، دیالوگ‌های روان و موقعیت‌های کمیک قابل فهم برای عموم تماشاگران است. این فرمول، اگرچه ممکن است از منظر برخی منتقدان عمق کافی نداشته باشد، اما به وضوح توانسته با مخاطب میلیونی ارتباط برقرار کرده و رضایت او را جلب نماید.

⚠️ هشدار لو رفتن داستان (اسپویلر) ⚠️

توجه: این بخش حاوی اطلاعاتی است که ممکن است بخش‌های مهمی از پایان‌بندی و سرنوشت شخصیت‌های فیلم «هفتاد سی» را فاش کند. اگر هنوز فیلم را ندیده‌اید و می‌خواهید از تمام غافلگیری‌های آن لذت ببرید، از خواندن ادامه این بخش صرف‌نظر کنید.

سرنوشت یعقوب، پیرمرد بخت‌برگشته‌ای که برنده‌ی جایزه‌ی بزرگ شده، یکی از محورهای اصلی تعلیق و البته کمدی سیاه فیلم است. تلاش‌های برات و پرویز برای زنده نگه داشتن او، با وجود تمام فراز و نشیب‌ها و موقعیت‌های خطرناکی که ایجاد می‌شود، در نهایت به نتیجه نمی‌رسد. یعقوب، درست پیش از آنکه بتواند رسماً جایزه را دریافت کند، از دنیا می‌رود.

مرگ او، نقطه عطفی در داستان است که تمام نقشه‌های برات و پرویز را نقش بر آب می‌کند و آن‌ها را با واقعیت تلخ شکست و البته عواقب اخلاقی کارهایشان روبرو می‌سازد. این پایان برای یعقوب، ضمن حفظ منطق روایی (با توجه به تشخیص اولیه پزشک)، بر وجه تراژیک پنهان در کمدی فیلم می‌افزاید و نشان می‌دهد که چگونه طمع می‌تواند انسان‌ها را به بازی گرفتن با مرگ و زندگی وادارد، اما در نهایت، طبیعت کار خود را می‌کند.

با مرگ یعقوب، تکلیف جایزه بزرگ نیز مشخص می‌شود. از آنجایی که یعقوب وارث مستقیمی ندارد و برات و پرویز نیز هیچ سند و مدرک قانونی برای ادعای سهمی از جایزه ندارند، پول هنگفت به طور کامل از دسترس آن‌ها خارج می‌شود. این ناکامی مطلق در رسیدن به هدف اصلی، یعنی تصاحب پول، پیام اخلاقی فیلم را پررنگ‌تر می‌کند: راه یک شبه پولدار شدن از طریق نادرست، حتی اگر با انگیزه‌هایی چون رهایی از فشار مالی همراه باشد، به سرانجام نمی‌رسد. نسبت «هفتاد سی» که در عنوان فیلم به آن اشاره شده، در عمل هیچ‌گاه محقق نمی‌شود و به حسرتی برای شخصیت‌های اصلی بدل می‌گردد.

در پایان فیلم، برات و پرویز نه تنها به پول نرسیده‌اند، بلکه با عواقب روحی و روانی کارهایشان نیز دست به گریبانند. رابطه دوستی آن‌ها که در طول فیلم بارها به خاطر پول و استرس ماجرا دچار تنش شده بود، حالا باید بر پایه‌های دیگری بازسازی شود. اگرچه فیلم پایانی کاملاً تلخ و سیاه را به تصویر نمی‌کشد و رگه‌هایی از امید و بازگشت به زندگی عادی در آن دیده می‌شود، اما شخصیت‌ها مسیری از شناخت (هرچند سطحی) را طی می‌کنند. آن‌ها درمی‌یابند که ارزش‌هایی مهم‌تر از پول نیز وجود دارد و شاید آرامش در همان زندگی ساده و پر از مشکل قبلی نهفته باشد. روابط آن‌ها با خانواده‌هایشان (کوکب و پروانه) نیز که در طول ماجرا تحت تأثیر قرار گرفته بود، در پایان به سمت عادی شدن پیش می‌رود.

در مجموع، پایان‌بندی فیلم تلاش می‌کند تا ضمن ارائه یک نتیجه‌گیری منطقی برای خط داستانی اصلی، پیامی اخلاقی را نیز به مخاطب منتقل کند و بر پوچی طمع بی‌پایان تأکید ورزد.

جهان بصری و شنیداری «هفتاد سی»: عوامل فنی در خدمت داستان

موفقیت یک فیلم کمدی تنها به فیلمنامه و بازی بازیگرانش وابسته نیست، بلکه عوامل فنی نیز نقش مهمی در ایجاد لحن، ریتم و جذابیت بصری و شنیداری آن ایفا می‌کنند. «هفتاد سی» در این زمینه از تیم حرفه‌ای و کارآزموده‌ای بهره برده است.

فیلمبرداری (روزبه رایگا):

مدیریت فیلمبرداری فیلم بر عهده روزبه رایگا، فیلمبردار شناخته‌شده سینمای ایران، بوده است. تصاویر فیلم از کیفیت قابل قبولی برخوردارند و رایگا موفق شده فضایی ملموس و باورپذیر از زندگی طبقه متوسط شهری در تهران را به تصویر بکشد. استفاده از رنگ‌های نسبتاً گرم و نورپردازی واقع‌گرایانه به ایجاد حس صمیمیت و نزدیکی با شخصیت‌ها کمک می‌کند. دوربین عمدتاً رویکردی کلاسیک دارد و بدون خودنمایی‌های اضافی، بر روی بازی بازیگران و موقعیت‌های داستانی متمرکز است. قاب‌بندی‌ها استاندارد و کارآمد هستند و به خوبی حس و حال صحنه‌ها، چه کمیک و چه پرتنش، را منتقل می‌کنند. فیلمبرداری رایگا نقش مهمی در ایجاد "فضاسازی" مناسب فیلم دارد که به باورپذیری داستان و همراهی تماشاگر کمک شایانی می‌کند.

موسیقی (امیر توسلی):

ساخت موسیقی متن فیلم را امیر توسلی بر عهده داشته است. موسیقی توسلی به خوبی با لحن کمدی-اجتماعی فیلم هماهنگ است. تم‌های اصلی موسیقی شاد و پرانرژی هستند و به موقع برای تشدید لحظات کمیک یا ایجاد هیجان در صحنه‌های تعقیب و گریز یا تلاش‌های ناشیانه شخصیت‌ها به کار گرفته می‌شوند. در عین حال، در لحظاتی که بار دراماتیک فیلم افزایش می‌یابد، موسیقی نیز لحنی آرام‌تر و احساسی‌تر به خود می‌گیرد. علاوه بر موسیقی متن، استفاده از چند قطعه موسیقی انتخابی نیز به ایجاد تنوع و جذابیت شنیداری فیلم کمک کرده است. موسیقی در مجموع کارکردی مؤثر در همراهی با تصاویر و تقویت حس و حال صحنه‌ها دارد.

تدوین (حسن ایوبی):

تدوین فیلم توسط حسن ایوبی، تدوینگر باسابقه سینما، انجام شده است. ریتم فیلم، به خصوص در نیمه اول، سریع و پرکشش است و تدوین نقش مهمی در حفظ این ضرباهنگ دارد. ایوبی با برش‌های به موقع و پیوند روان صحنه‌ها، موفق شده انرژی فیلم را حفظ کند و از افتادن ریتم جلوگیری نماید. زمان‌بندی کمیک در بسیاری از صحنه‌ها مدیون تدوین دقیق است که به دیالوگ‌ها و واکنش‌ها اجازه می‌دهد تأثیرگذاری لازم را داشته باشند. تدوین همچنین در مدیریت حجم بالای اتفاقات و شخصیت‌های فرعی فیلم مؤثر عمل کرده و روایتی منسجم و قابل فهم را ارائه می‌دهد.

طراحی صحنه و لباس:

طراحی صحنه و لباس فیلم نیز در خدمت واقع‌گرایی و شخصیت‌پردازی است. آپارتمان‌های شخصیت‌ها، فضای بیمارستان، خیابان‌های تهران و دیگر لوکیشن‌ها به خوبی بازتاب‌دهنده موقعیت اجتماعی و اقتصادی شخصیت‌ها هستند. لباس‌های شخصیت‌ها نیز متناسب با جایگاه و شخصیت آن‌ها طراحی شده و به باورپذیری نقش‌ها کمک می‌کند.

در مجموع، عوامل فنی فیلم «هفتاد سی» در سطح حرفه‌ای و قابل قبولی قرار دارند و به شکلی هماهنگ در خدمت داستان و شخصیت‌ها عمل می‌کنند. این هماهنگی میان اجزای فنی، به فیلم ظاهری استاندارد و پالیش‌شده بخشیده و به تجربه تماشای آن برای مخاطب عام می‌افزاید.

راز محبوبیت «هفتاد سی»: چرا میلیون‌ها نفر به تماشای آن نشستند؟

عبور فروش «هفتاد سی» از مرز ۳۵۹ میلیارد تومان و جذب نزدیک به شش میلیون تماشاگر به سالن‌های سینما، آن هم در شرایطی که سینمای ایران با چالش‌های متعددی روبروست، یک اتفاق معمولی نیست. این موفقیت خیره‌کننده، که فیلم را به پرفروش‌ترین اثر تاریخ سینمای ایران بدل کرد، سوال مهمی را مطرح می‌کند: راز این محبوبیت گسترده چیست؟

پاسخ به این سوال، در ترکیبی از عوامل مختلف نهفته است که پیش‌تر به تفصیل به آن‌ها پرداخته شد:

  • قدرت ستارگان و شیمی کمیک میان بهرام افشاری و هوتن شکیبا. حضور این دو بازیگر محبوب و توانمند، به تنهایی تضمین‌کننده بخشی از فروش فیلم بود.
  • اولین تجربه کارگردانی بهرام افشاری، آن هم پس از موفقیت عظیم «فسیل»، کنجکاوی و انتظار زیادی را ایجاد کرد. افشاری با هوشمندی از برند شخصی خود و همکاری با تهیه‌کننده‌ای کاربلد (سید ابراهیم عامریان) بهره برد.
  • انتخاب ژانر کمدی اجتماعی که همواره در ایران مخاطبان فراوانی داشته است. فیلم با پرداختن به مضامین آشنایی چون مشکلات مالی و دغدغه‌های طبقه متوسط، توانست با بخش بزرگی از جامعه ارتباط برقرار کند.
  • کمدی قابل فهم و سرگرم‌کننده فیلم. اگرچه ممکن است از منظر منتقدان، کمدی فیلم عمق یا نوآوری چندانی نداشته باشد، اما به وضوح توانست خنده را بر لبان میلیون‌ها تماشاگر بنشاند. پرهیز نسبی از شوخی‌های جنسی نیز به مقبولیت آن در میان خانواده‌ها کمک کرد.
  • کیفیت تولید و عوامل فنی حرفه‌ای فیلم که تجربه‌ای استاندارد و لذت‌بخش را برای تماشاگر رقم زد.

نکته جالب توجه، فاصله میان نگاه برخی منتقدان و استقبال عمومی از فیلم است. در حالی که برخی نقدها به سطحی بودن داستان، تکیه بیش از حد بر کلیشه‌ها یا شخصیت‌پردازی‌های نه چندان عمیق اشاره داشتند، مخاطبان با حضور میلیونی خود در سینماها، رأی دیگری دادند. این پدیده نشان می‌دهد که در شرایط فعلی جامعه، نیاز به سرگرمی، خنده و فاصله گرفتن از دغدغه‌های روزمره، اولویتی مهم برای تماشاگر ایرانی است. «هفتاد سی» به خوبی توانست این نیاز را تشخیص داده و به آن پاسخ دهد.

موفقیت چشمگیر فیلم، آن را به نمونه‌ای قابل مطالعه از سینمای بدنه و جریان اصلی ایران تبدیل می‌کند؛ سینمایی که با ترکیب درست ستاره‌ها، داستان سرگرم‌کننده، مضامین اجتماعی قابل لمس و تولید حرفه‌ای، می‌تواند با مخاطب میلیونی ارتباط برقرار کرده و رکوردهای فروش را جابجا کند، حتی اگر از منظر معیارهای صرفاً هنری یا منتقدانه، بی‌نقص نباشد.

نتیجه‌گیری: «هفتاد سی»، تجربه‌ای شاد و مفرح برای همه

فیلم سینمایی «هفتاد سی» به کارگردانی بهرام افشاری، بیش از آنکه یک اثر هنری پیچیده یا تجربه‌گرا باشد، یک محصول سرگرم‌کننده موفق و به شدت پرمخاطب است که توانسته نبض تماشاگر ایرانی را به درستی به دست بگیرد. این فیلم با تکیه بر ایده مرکزی جذاب، زوج کمدی درخشان بهرام افشاری و هوتن شکیبا، فیلمنامه‌ای روان و پر از موقعیت‌های کمیک، و همچنین بهره‌گیری از عوامل فنی حرفه‌ای، موفق شده تجربه‌ای لذت‌بخش و مفرح را برای مخاطبان خود رقم بزند.

موفقیت تاریخی فیلم در گیشه و استقبال کم‌نظیر نزدیک به شش میلیون تماشاگر، خود گواهی بر توانایی «هفتاد سی» در برقراری ارتباط با عموم مردم و پاسخگویی به نیاز آن‌ها برای خنده و سرگرمی است. اولین تجربه کارگردانی بهرام افشاری، گامی محکم و هوشمندانه در مسیری جدید برای این ستاره محبوب است و بازی درخشان هوتن شکیبا، یکی از نقاط قوت انکارناپذیر فیلم به شمار می‌رود.

اگرچه ممکن است فیلم از منظر برخی منتقدان، کاستی‌هایی در عمق فیلمنامه یا نوآوری داشته باشد، اما در هدف اصلی خود یعنی سرگرم کردن مخاطب و ارائه یک کمدی اجتماعی قابل قبول و پرکشش، کاملاً موفق عمل کرده است. برای تمام کسانی که به دنبال چند ساعت خنده، فاصله گرفتن از دغدغه‌های روزمره و تماشای یک فیلم ایرانی پرانرژی و پرمخاطب هستند، «هفتاد سی» انتخابی ایده‌آل است.

این فیلم که رکوردهای فروش تاریخ سینمای ایران را شکسته، فرصتی برای خنده و فراموشی دغدغه‌ها که نباید از دست داد.

خرید بلیط فیلم هفتاد سی

نویسنده: ایران تیک
  • سارا صالحی
    دیروز
    سلام دوستان....فیلم خیلی خوبیه و از شوخی های خلاقانه زیاد استفاده شده...فقط یه خورده داستان ضعیفی داشت ولی در کل خوبه
    ۲
    ۲۵
    • سارا صالحی
      دیروز
      سلام دوستان....فیلم خیلی خوبیه و از شوخی های خلاقانه زیاد استفاده شده...فقط یه خورده داستان ضعیفی داشت ولی در کل خوبه
      ۲
      ۲۵
    • سارا صالحی
      دیروز
      سلام دوستان....فیلم خیلی خوبیه و از شوخی های خلاقانه زیاد استفاده شده...فقط یه خورده داستان ضعیفی داشت ولی در کل خوبه
      ۲
      ۲۵
    • سارا صالحی
      دیروز
      سلام دوستان....فیلم خیلی خوبیه و از شوخی های خلاقانه زیاد استفاده شده...فقط یه خورده داستان ضعیفی داشت ولی در کل خوبه
      ۲
      ۲۵
  • سارا صالحی
    دیروز
    سلام دوستان....فیلم خیلی خوبیه و از شوخی های خلاقانه زیاد استفاده شده...فقط یه خورده داستان ضعیفی داشت ولی در کل خوبه
    ۲
    ۲۵
  • سارا صالحی
    دیروز
irantic
در حال بارگذاری ...